Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-30@06:28:16 GMT

گفت‌وگو با جوان‌ترین قاضی زن/ آقای قاضی خطابم می‌کنند!

تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۴۱۹۷۱

گفت‌وگو با جوان‌ترین قاضی زن/ آقای قاضی خطابم می‌کنند!

جوانترین قاضی زن استان اردبیل معتقد است حضور قضات زن در دادگاه‌ها یک ضرورت است چرا که مراجعان زن بهتر می‌توانند مسائل و مشکلات خود را در حضور قاضی زن بیان کنند و این امر می‌تواند در سیر مراحل پرونده تاثیرگذار باشد. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، خانم شیرین باقری به عنوان جوان‌ترین قاضی زن در استان اردبیل شناخته می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

28 سال سن دارد و دانشجوی مقطه دکتراست. اینکه در سن پایین به مقام قضاوت رسیده باشی و زن هم باشی یعنی احتمالا راه سخت و طاقت‌فرسایی را طی کرده‌ای و این موضوع را در زندگی این بانوی موفق می‌توان دید.

در این گفت‌وگو قاضی باقری از تجربیات خود در راه قضاوت گفته است.

از خودتان بگویید و خود را برای مخاطبان ما معرفی کنید؟

بنده شیرین باقری هستم. متولد 1374/9/1 و متولد شهرستان کرمانشاه هستم. چون پدرم نظامی بود در زمان تولد بنده خانواده‌ام در این شهر ساکن بودند، اما اصالتا اهل استان اردبیل هستم و پدر و مادرم اردبیلی هستند.

از دوران تحصیلات و مدرسه برایمان بگویید؟ در کدام استان تحصیل کردید؟

من از زمان تولد تا کلاس سوم ابتدایی در شهرستان کرمانشاه بودم. یکی دو سال را نیز به خاطر شغل پدر در تهران ساکن بودیم، اما از کلاس پنجم ابتدایی در اردبیل ساکن شدیم و در همانجا ادامه تحصیل دادم. در دوران دبیرستان رشته انسانی را انتخاب کردم.

در دوران تحصیل همیشه شاگرد ممتاز و درسخوان بودید؟

بله. اما از دوران راهنمایی درس خواندن را به شکل جدی و ویژه‌تر آغاز کردم و بخش زیادی از اوقات فراغتم را با درس و کتاب می‌گذراندم.

کار قضاوت برایتان هدف بود یا اتفاقی به این حوزه وارد شدید؟

حقیقتا من از ابتدا به دبیری الهیات و تاریخ علاقه زیادی داشتم و دوست داشتم معلم شوم، اما بعدا به رشته حقوق علاقه پیدا کردم و تصمیم گرفتم در این رشته ادامه تحصیل بدهم.

دوران دانشگاه را در کدام دانشگاه گذراندید؟

در کنکور سال 93 رشته حقوق دانشگاه تبریز قبول شدم و این اولین انتخابم در فرم انتخاب رشته بود. دوران کارشناسی را 7 ترمه تمام کردم و از طریق استعداد‌های درخشان به مقطع کارشناسی ارشد وارد شدم. دوره کارشناسی ارشد را نیز در رشته حقوق جزا در دانشگاه شهید بهشتی تهران گذراندم و باز هم از طریق جذب دانشجوی استعداد‌های درخشان وارد مقطع دکتری حقوق جزا در دانشگاه شهید بهشتی شدم. دوره دکتری بنده از سال 1399 آغاز و در حال حاضر دانشجوی دکترا و در حال نگارش رساله دکتری هستم.

در حال حاضر در کدام بخش مشغول به کار هستید؟

بنده از فروردین 1402 شروع به کار کردم. تا چند ماه قبل در شعبه اول دادیاری مشغول به کار بودم که هم شعبه نیابت و هم شعبه تحقیق بود. از بهمن ماه  سال 1402 نیز در شعبه اول اجرای احکام کیفری مشغول هستم.

شما مجرد هستید یا متاهل؟

بنده متاهل هستم و به تازگی ازدواج کردم.

شغل همسرتان چیست؟

همسرم هم قاضی هستند و 33 سال سن دارد.

از نظر شما ازدواج دو قاضی با یکدیگر خوب است یا بد؟

خدا را  شکر می‌کنم و از این ازدواج راضی هستم.

زندگی یک زوج جوان قاضی چگونه است؟ آیا در منزل هم درباره پرونده و قانون صحبت می‌کنید؟

این سوالی هست که خیلی‌ها از من می‌پرسند. من سعی دارم که از نظر علمی و حقوقی از وجود ایشان استفاده کنم. چون همسرم چند سال قبل از من به این حوزه وارد شدند وسابقه کاری ایشان از من بیشتر است و من به تازگی وارد شدم. گاهی در ارتباط با موضوعی و در محل کار چند بار با همسرم تماس می‌گیرم و درباره پرونده‌های مختلف نظر ایشان را جویا می‌شوم تا خدایی ناکرده حقی از کسی ضایع نشود. در منزل هم بعضی اوقات درباره مسائل حقوقی بحث می‌کنیم و از نظرات یکدیگر درباره پرونده‌های مختلف استفاده می‌کنیم. گاهی اوقات هم مثل همه افراد عادی رفتار می‌کنیم.

برخی معتقدند که  قضات واقعا سخت و خشن هستند، آیا شما این نظر را قبول دارید؟

درباره همسرم اینگونه نیست و بسیار صبور و مهربان هستند. سعی می‌کنند کار دادسرا را از منزل تفکیک کنند. اما من معمولا رفتار یکنواختی دارم. موادری پیش می‌آید که باعث عصبانیت ما می‌شود، چون ارباب رجوع‌های ما معمولا محکومان جامعه هستند. سعی می‌کنم در مواجهه با آن‌ها پرونده‌شان را مطالعه کنم و توضیحات لازم را به آنان بدهم. سعی می‌کنم در برخورد با آنان آرامش خودم را حفظ کنم و تمام تلاش خودم را می‌کنم که عصبانیت و حال بد خودم را به منزل منتقل نکنم، اما اینجا اعتراف می‌کنم که همسرم در این‌باره موفق‌تر عمل کرده است.

دنیای قضاوت برای یک زن چگونه است؟

در کل رشته قضاوت بسیار سخت است چه برای زن و چه برای مرد. در بدو ورود به این رشته باید هفت خوان رستم را طی کنی تا بتوانی به دنیای قضاوت وارد شوی. علاوه بر آزمون باید چند مرحله مصاحبه و گزینش طی شود و هر مرحله سختی‌های خاص خود را دارد. پس از اتمام این مراحل شما وارد دوره کارآموزی می‌شوید و این مرحله هم بسیار سخت است، چون دوره‌های کارآموزی قضاوت در همه شهر‌ها برگزار نمی‌شود و باید در شهر دیگری اقامت داشته باشید. جذب خانم در قوه قضاییه بسیار کم است و در یک دوره که 30 تا 40 نفر کارآموز قضاوت دارد معمولا تنها یک الی دو نفر خانم هستند و این شرایط رقابت را برای یک خانم سخت‌تر می‌کند بنابراین باید علاقه و پشتکار زیادی داشته باشید تا بتوانید این دوران را سپری کنید، چون فرآیند جذب و آموزش قضات حدودا 5 سال طول می‌کشد. بعضی روز‌ها در دوره کارآموزی از 24 ساعت شبانه‌روز 20 ساعت را به مطالعه و درس خواندن اختصاص می‌دادم. چون در این دوره علاوه بر شرکت در کلاس‌ها و آزمون‌های آن باید به صورت حضوری در شعب مستقر می‌شدیم و بخشی از آموزش ما به صورت حضوری بود؛ بنابراین در کل شغل قضاوت مثل خیلی از مشاغل دیگر سخت است مخصوصا برای یک خانم. اما با تلاش و پشتکار و اراده می‌توان به آن رسید. اما بعد از این دوران، خدمت به مردم و حقی را که برای افراد مظلوم از ظالم می‌گیری سختی‌ها و تلخی‌های این دوران را از خاطر شما می‌برد و وجودتان سرشار از لذت و آرامش می‌شود.

عکس‌العمل مردم در مواجهه با یک قاضی زن چگونه است؟

در شعب اجرای احکام در سراسر کشور معمولا خانم‌ها حضور دارند و از این بابت تقریبا برای مردم عادی شده که دراین شعب با قاضی خانم مواجه شوند، چون همانطور که گفتم تعداد زیادی از خانم‌ها در این شعب قاضی هستند. اما در شعب تحقیق به ویژه در شهرستا‌ن‌های کوچک خیلی کم از قضات زن استفاده می‌شود و من چند ماهی که در شعبه تحقیق مشغول به کار بودم مردم و حتی برخی وکلا خیلی تعجب می‌کردند از اینکه من را آنجا می‌دیدند و بعضی از آنان خیلی خوشحال می‌شدند از اینکه یک زن دراین شعبه قاضی شده است.

آیا مردم از وجود قضات زن استقبال می‌کنند؟

در همه مشاغل به وجود بانوان نیاز است و امر قضاوت نیز از این قاعده مستثنی  نیست و در بعضی موارد طرفین پرونده، چون خودشان زن هستند با یک قاضی زن خیلی راحت‌تر و بهتر می‌توانند ارتباط برقرار و مسائل و مشکلات خود را عنوان کنند و با قاضی مرد راحت نیستند. یادم می‌آید درباره یک پرونده یکی از دادیاران استان شاهد پرونده‌ای را که یک زن بود نزد من فرستاده بود و از من خواست تا اظهارات این شاهد را اخذ کنم، چون خود فرد گفته بود نمی‌تواند اظهاراتش را در حضور یک مرد بیان کند. قضات زن نسبت به مردان صبر و حوصله بیشتری دارند و با آرامشی که در ذات خود دارند می‌توانند این حس آرامش را به ارباب رجوع منتقل کنند و در نتیجه افراد بدون استرس و راحت‌تر با قاضی خانم ارتباط برقرار می‌کنند و این در روند رسیدگی به پرونده بسیار اثرگذار است.

برخورد اجتماع و دوستان با قاضی زن چگونه است؟

وقتی وارد این حرفه شدم خیلی از دوستان و اقوام خودم متعجب شدند و همه از من سوال می‌کردند مگر زنان هم می‌توانند قاضی شوند؟ ولی من با صبر و حوصله برای همه توضیح می‌دادم و مخصوصا خانم‌ها از حضور من درجایگاه قضاوت خوشحال می‌شدند و می‌گفتند که این برایشان افتخار است.

یک خاطره شیرین از کارتان برایمان تعریف کنید؟

کار کردن در شعبات تحقیق سختی‌های خاص خود را دارد، ولی چون پرونده‌های مختلفی با موضوعات متنوع به آن ارجاع می‌شود و شما با انواع ارباب رجوع، متهم و شاکی مواجه هستید به نوعی جذابت خاصی دارد. چند خانم در یک پرونده به شعبه تحقیق مراجعه کرده بودند و وکیل آن‌ها هم زن بود. در وهله اول گمان کردند که من در انجا کارمند و یا منشی هستم. بعد از اینکه اظهارات آنان را اخذ کردم، مرتب می‌گفتند می‌خواهیم با قاضی صحبت کنیم. من هم با خنده گفتم قاضی پرونده بنده هستم و در خدمتم. چون سن بنده هم کم است خیلی از این موضوع شگفت زده شده بودند و مرتبا به جای خانم مرا آقا صدا می‌کردند و می‌گفتند: آقای قاضی! خودشان هم می‌خندیدند و چندبار عذرخواهی کردند.

آیا از انتخاب این راه پشیمان نیستید؟

خیر. درست است که شرایط کاری سختی را گذراندم و بسیار زحمت کشیدم، اما شخصیت من این گونه است یا به کاری ورود پیدا نمی‌کنم یا آن را به بهترین نحو تمام می‌کنم. این راهی بود که خداوند جلوی پای من گذاشت چرا که من خودم هم یک زمانی تصور می‌کردم که قاضی زن در کشور نداریم. روزی همراه یکی از دوستان در دانشگاه به کلاس زبان می‌رفتیم که خیلی اتفاقی گفت دوستی دارم که در اجرای احکام شهرستان پاکدشت قاضی است و این یک جمله جرقه‌ای بود که مرا به این سمت کشاند و با توجه به علاقه‌ای که به رشته حقوق داشتم تصمیم گرفتم که به حوزه قضاوت وارد شوم. از راهی که رفتم راضی هستم و امیدوارم که خدا هم از من راضی باشم. از همان روز اول با خدا عهد بستم که تمام تلاش خودم را به کار بگیرم که حق به حق‌دار برسد و در حق کسی ظلم نکنم انشالله که بتوانم در این راه موفق باشم.

آیا تاکنون در کارتان دچار عذاب وجدان شدید؟

شرایط امروز با گذشته بسیار فرق دارد و یک قاضی در دادگاه فقط بر اساس مدارک و ادله پیش می‌رود. وقتی در شعبه تحقیق کار میکردم چند بار در این شرایط قرار گرفتم. گاهی انسان بر سر دوراهی قرار می‌گیرد که حق با کدام طرف پرونده است. یک طرف پرونده شاهد داشت در صورتی که حدس می‌زدم که حق با او نباشد و طرفی که محق بود شاهدی نداشت. دراین شرایط تمام سعی خودم را می‌کردم از راه‌های مختلف مثل استعلام و بررسی محلی، ردیابی، کمک از کلانتری‌های محل و... به حقیقت برسم و یا اسناد و مدارک جدیدی به دست بیاورم تا حق مظلومی ضایع نشود. گاهی اوقات انسان در یک موضوع به حد کافی قانع نمی‌شود و اینجاست که باید بر اساس قانون عمل کرد و بنا بر ادله و اسنادی که در دست داری تصمیم گیری کنی.

در شغل قضاوت، در کجای ماجرا یک قاضی ناراحت می‌شود؟

با توجه به اینکه در اجرای احکام مشغول به کار هستم، در اجرای احکام به خصوص وقتی که مادران محکومان به ما مراجعه می‌کنند واقعا سخت و ناراحت کننده است. اینکه که گریه و بی‌تابی یک مادر را ببینی واقعا قلب آدم را به درد می‌آورد، ولی چاره‌ای جز عمل به قانون نداریم و ما اینجا سعی می‌کنیم احساسات و عواطف خود را کنترل کنیم. در حال حاضر ما یک مورد حکم قصاص داریم که هنوز اجرا نشده و امیدورایم با تلاش خیران و بزرگان اولیای دم رضایت بدهند و این حکم اجرا نشود، ولی نمی‌توان منکر این موضوع هم شد که اجرای این قوانین و احکام به نفع همه مردم است و باعث می‌شود که ارتکاب بسیاری از جرایم جلوگیری شود. چرا که اگر قانون در جامعه نباشد و حکمی اجرا نشود، هرکس به هر شکلی که دوست دارد رفتار می‌کند و این آشفتگی و بی فانونی زندگی را برای همه ما سخت می‌کند.

 آیا اگر فرزند دختری داشته باشید شغل قضاوت را به او پیشنهاد می‌کنید؟

قضاوت را به دختر خودم پیشنهاد نمی‌کنم، چون خودم برای رسیدن به این جایگاه خیلی سختی کشیدم و احساس میکنم نسبت به مشاغل دیگر سختی بیشتری دارد. اما اگر خودش به این شغل علاقه داشته باشد مانع او نمی‌شوم. درست است که هر شغلی سختی‌های خاص خودش را دارد، اما من معتقدم سختی‌های شغل قضاوت به ویژه برای یک زن خیلی بیشتر از مشاغل دیگر است. موقعیت‌های شغلی دیگری نیز برای من به وجود آمد از جمله تدریس در دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه محقق اردبیلی و حتی آزمون وکالت نیز قبول شده بودم اماعلاقه من چیز دیگری بود و باعث شد که به این مسیر وارد شوم. همین علاقه و انگیزه بود که باعث شد بتوانم آن همه سختی را پشت سر بگذارم.

در پایان چه صحبتی برای دختران علاقمند به قضاوت دارید؟

توصیه می‌کنم که اگر علاقه دارند به این حوزه وارد شوند و باید بدانند که مسیر سخت و پر فراز و نشیبی را پیش رو دارند، اما اینکه بتوانی ناجی افراد مظلوم و بی دفاع باشی آرامش و زیبایی بی‌وصفی دارد. لازم است قبل از ورود به این حوزه تحقیق کافی داشته باشند و این پارادوکس سختی و لذت را چند بار برای خود مرور کنند تا خدای ناکرده در میان راه سرخورده و خسته نشوند.

منبع: میزان

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: مشغول به کار اجرای احکام شعبه تحقیق شغل قضاوت رشته حقوق سختی ها قضات زن یک قاضی قاضی زن برای یک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۴۱۹۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، هفتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه‌ ۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.

در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی، «زخم» به کارگردانی سحر نورمنّور، «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری و «قضاوت» به کارگردانی آریا گازُر به نمایش درآمدند و سپس محمد علیزاده‌فرد کارگردان سینمای کوتاه به‌‌عنوان کارشناس و محمد صابری به‌عنوان مجری‌کارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.

فیلم‌سازی بدون دیالوگ؛ ریسک یا فرصت؟

در بخش ابتدایی این نشست، فیلم «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی با حضور این کارگردان جوان مورد بررسی قرار گرفت و محمد علیزاده درباره ویژگی «بدون دیالوگ بودن» این فیلم، توضیح داد: خیلی وقت‌ها ساخت فیلم بدون دیالوگ می‌تواند باعث ابهام شود چون شما با طیف مختلفی از مخاطبان روبه‌رو هستید. البته در فیلم‌کوتاه ما با مخاطبان خاص مواجه هستیم؛ افرادی که به شکل خاص سینما را دنبال می‌کنند. در فیلم‌هایی که به سمت این نوع روایت‌ها می‌روند کار سخت می‌شود.

وی ادامه داد: فیلم‌کوتاه «حیوان» ساخته برادران ارک هم تقریبا هیچ دیالوگی ندارد. امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران «ضلعی برای خروج» را هم داشتیم که آن هم دیالوگ نداشت، یک وقت‌هایی روایت این اقتضا را ایجاد می‌کند که فیلم شما دیالوگ نداشته باشد اما یک وقت‌هایی اصرار داریم که فیلم هیچ دیالوگی نداشته باشد. در حالت دوم وقتی فیلم را می‌بینید با خود می‌گویید باید اینجا دیالوگی را می‌شنیدیم.

مرادی هم گفت: زمانی که ایده این فیلم به ذهنم آمد، اینچنین نبود که اصرار داشته باشم تا حتما دیالوگی در آن نباشد بلکه به این فکر می‌کردم که فیلم چه چیزی می‌طلبد. خودم البته این تجربه را دوست داشتم. من خودم را کامل در فرآیند ساخت فیلم‌کوتاه «شیوع» به‌عنوان اولین فیلمم، رها کردم و به این فکر نمی‌کردم که اگر این کار را کنم کسی خوشش می‌آید یا نه.

این کارگردان ادامه داد: «شیوع» چیزی بین فیلم داستانی و تجربی است. برای تک‌تک اتفاقات داخل فیلم دلیل دارم، البته می‌دانم فیلمی موفق است که نیاز به توضیح نداشته باشد، در عین حال به نظرم فیلمی موفق است که بر سرش بحث شود. از این رو معتقدم فیلمی که همه از آن تعریف کنند موفق نیست.

علیزاده‌فرد توضیح داد: این فیلم نه به آن معنا تجربی است، نه داستانی. چون در فیلم تجربی قرار است یک تجربه جدید در روایت یا تکنیک ببینیم اما من در این فیلم تجربه جدیدی در تکنیک و روایت ندیدم و به تصور من «شیوع» یک فیلم داستانی است که اتفاقاً عناصر داستانی در آن نحیف‌تر به کار رفته است. البته این هم یک مدل از فیلمسازی است. من خودم فیلمسازم و می‌دانم که فیلمسازی چقدر سخت است.

فیلمی که هم می‌خنداند و هم حرف دارد

در ادامه نوبت به فیلم‌کوتاه «قضاوت» به کارگردانی آریا گازر رسید که در ابتدا به صورت مختصر به معرفی خود پرداخت و این فیلم را اولین تجربه کارگردانی‌اش معرفی کرد. سپس علیزاده‌فرد گفت: من «قضاوت» را دو سال پیش در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیدم که یادم است بسیار مورد استقبال واقع شد. چون «قضاوت» فیلمی بود که موقعیت‌های کمیک آن به‌خوبی درآمده بود.

گازر درباره شکل‌گیری ایده فیلم «قضاوت» توضیح داد: دغدغه «قضاوت» از دوران تحصیل من در هنرستان می‌آید، در آن زمان همیشه وقتی کلاس داشتیم به دفتر مدیر احضار می‌شدیم که او هم مدام حرف می‌زد و ما کلاس را از دست می‌دادیم. همان موقع فیلم‌هایی را می‌دیدیم که یکی بیشتر از دیگری استانداردهای فیلمسازی را نداشتند! زمانی بیشتر متعجب می‌شدم که می‌دیدم اغلب به این فیلم‌ها خوب پرداخته می‌شد و از جشنواره سالانه هنرستان چند جایزه می‌گرفتند.

وی افزود: به این روند فکر می‌کردم که چگونه می‌توان این موقعیت را به نمایش دربیاورم. وقتی فیلم در پردیس ملت اکران شد عده‌ای در مواجهه با سکانس اول می‌گفتند این دیگر چه فیلمی است! اما از جایی به بعد مخاطب به‌یک‌باره غافل‌گیر می‌شد. البته من خیلی از جشنواره‌ها را به واسطه همین امر از دست دادم چون خیلی از جشنواره‌ها حوصله ندارند تا انتها فیلم را ببینند و وقتی ابتدای فیلم را می‌بینند، گمان می‌کنند یک فیلم کلاسی و آماتور است و آن را پس می‌زنند. ریسک دومی که انجام دادم نام این فیلم است که دم‌دستی است و خودم فکر می‌کنم بدترین اسم را انتخاب کرده‌ایم!

در ادامه علیزاده‌فرد درباره ویژگی‌های «قضاوت» گفت: مدل و خلاقیت گاهی در چینش حوادث و گاهی در اجرای فیلم رخ می‌دهد، خلاقیت در اجرای برخی اتفاقات در «قضاوت» ما را یاد کارهای سروش صحت می‌اندازد. با آنکه در روایت «قضاوت» داریم مدل فیلم در فیلم را می‌بینیم که یک مدل تکراری است، ولی این فیلم در چیدمان حوادث متفاوت است و خلاقیت دارد. خیلی‌ها معتقدند در فیلم‌های کمدی آن چیزی که سبب خنده می‌شود شگفت‌زدگی مخاطب است که این اتفاق چندبار در «قضاوت» رخ می‌دهد.

این کارگردان توضیح داد: پس از پایان برخی از فیلم‌های کمدی، شما وقتی با خودت تنها می‌شوی متوجه می‌شوی فیلم گرچه لحظات مفرحی برای تو داشته اما پیامی نداشته است اما ما با «قضاوت» می‌خندیم، شگفت‌زده می‌شویم و در انتها برای ما حرفی برای گفتن دارد. وقتی «قضاوت» را دیدم بیش از اینکه در قصه آن رابطه یک مدیر مدرسه با دانش‌آموز را ببینم رابطه یک مدیر فرهنگی با یک فیلمساز را دیدم.

چالش‌های روایت یک «زخم»

در ادامه پاتوق فیلم‌کوتاه نوبت به «زخم» به کارگردانی سحر نورمنور رسید که کارگردانش در نشست غایب بود. علیزاده‌فرد درباره «زخم» گفت: در این پکیج از فیلم‌ها، من حس متفاوت‌تری نسبت به «زخم» داشتم، این فیلم را قبلا هم دیده بودم و باید بگویم پرداختن به برخی از موضوعات در فرهنگ و جامعه ما کار ساده‌ای نیست و «زخم» و «دابر» فیلم‌هایی هستند که موضوعات سختی دارند.

وی ادامه داد: «زخم» علاوه بر اینکه به مسأله بلوغ یک دختربچه می‌پردازد، موضوع احساس‌برانگیز نبود مادر را هم به تصویر می‌کشد که این امر می‌تواند همدلی مخاطب را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه کارگردانی و نویسندگی آن، کار ساده‌ای نبوده و حتی تدوین آن هم به‌اندازه است. همه این موارد کمک می‌کند تا دنیای فیلم برای ما باورپذیر باشد.

این کارگردان سینمای کوتاه، در ادامه در پاسخ به اظهارنظر یکی از مخاطبان مبنی‌بر اینکه «زخم» تنها در پی این بوده است که اشک مخاطب را دربیاورد، گفت: اینکه بگوییم فیلم می‌خواسته اشک مخاطب را دربیاورد و آن را محل اشکال بدانیم درست نیست، چون ما فیلم می‌سازیم که موضوعی را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر منطق اتفاقات درون قاب درست نباشد، می‌شود پذیرفت که فیلم به دنبال ترحم مخاطب بوده است. اما در این فیلم این‌چنین نیست، «زخم» به لحاظ منطق روایی به دنبال این نبوده که گریه مخاطب را دربیاورد.

استفاده هنرمندانه «گرازها» از عناصر داخل قاب

فیلم «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری هم آخرین فیلم‌کوتاهی بود که در پاتوق هفتم مورد بررسی قرار گرفت اما کارگردانش در نشست حضور نداشت.
علیزاده‌فرد درباره این فیلم گفت: از یک جهت موقعیت «گراز» جذاب است اما یک بدی هم دارد و آن، این است که موضوع بکری ندارد. چون در فیلم کوتاه مهم این است که سوژه‌های بکری داشته باشید. در «گراز» از عناصر داخل قاب به شکل هنرمندانه‌ای بهره گرفته شده اما تکراری بودن سوژه و پایان‌بندی بد به آن ضربه زده است.

وی افزود: پایان باز در فیلم‌سازی به این معنا این نیست که به همه موضوعات پاسخی داده نشود، بلکه به این معناست که تنها یکی دو سوال باقی بماند اما پایان این فیلم اصلا رهاست.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ببینید | واکنش متفاوت ۲ بازیگر زن به قضاوت‌های مردم درباره چهره‌شان
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • واکنش سوسن پرور و صهبا شرافتی به قضاوت مردم (فیلم)
  • حیدری داور دیدار سپاهان و پرسپولیس شد
  • از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
  • دستورات محسنی‌اژه‌ای برای صدور رأی در پرونده‌های خاص
  • قضاوت قربانی در مسابقات جام ملت های زیر ۱۷ سال دختران
  • پیروزی اینتر در نخستین قضاوت تمام زنانه سری A
  • ترکیب احتمالی اینتر برای دیدار با تورینو